خبرین اولسون!

یئنی‌لیک‌لر

روزنامه مستقل : با روسیه تا کجا؟

+0 به یه ن


با روسیه تا کجا؟

سیدقائم موسوی-استاد دانشگاه

به روسیه که می‌اندیشم، زخم‌ها و پاره‌های وطنم؛ شوشی، قره باغ، تفلیس، قراردادهای خانمان برانداز ترکمنچای، گلستان و آخال، اشغال‌های مکرر شمال ایران، حملات متعدد به آذربایجان، حمله به آستان مقدس امام رضا، اعدام و قتل عام آزادیخواهان تبریزی در ماه محرم، قراردادهای ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵، موافقتنامه‌های ۱۹۲۱ و ۴۰_۱۳۳۹، اشغال کشور در جنگ‌های جهانی اول و دوم، حمایت همه‌جانبه از محمد علی شاه مستبد، بحران ایالت‌های آذربایجان و کردستان و صدها مورد دیگر، همه و همه در جلو چشمان و روانِ جمعی این مرز و بوم رژه می‌روند. تن رنجور این مملکت از ستم و بیدادهای همسایه شمالی در رنجِ مداوم است. خلاصه آنچه روسیه با ما کرد، هیچ ستمکار نکرد!
روسیه در تمام بازه‌های تاریخی هیچگاه نسبت به ایران حُسن نیت مبتنی بر روح همسایگی نداشت. همیشه چشم طمع و تجاوزِ این همسایه‌ی ظالم در کمین ما نشسته بود. بعد از انقلاب و با چرخش ۱۸۰ درجه‌ای انقلابیون به سمت غرب ستیزی و به‌ویژه آمریکاستیزی، اتحاد جماهیر شوروی و سپس روسیه جایگاه بی‌بدیلی در سیاست خارجی ایران یافتند.
جایگاهی که برای ایران، قسمتی ارادی و بخشی از سرِ ضرورت و ناچاری بود. شوروی در جنگ هشت ساله، بی‌پرده از عراق حمایت می‌کرد. با ایدئولوژی مارکسیستی‌اش در نقطه‌ی مقابل ایدئولوژی اسلامی بود. نقاط افتراق زیاد بود و هست، اما نقطه‌ی اشتراکی هم بود. مهمترینش دشمن مشترک بود. دشمن مشترکی بنام غرب و مشخصاً آمریکا!
هر دو دشمنِ غرب ولی روسیه دشمنی سیاس و چابک، منعطف و صحنه گردان! مرغش یک پا نداشت، با غرب بازی می‌کرد با ایران هم همین طور! هر دو را به بازی می‌گیرد، اما بازی با ایران برایش روان‌تر است چرا که می‌داند ایران خودخواسته و تحمیلی در شرایطی قرار دارد که قدرت مانور و بازیگری زیادی در برابرش ندارد!
بر همین اساس به راحتی با دشمن درجه‌ی نخست جمهوری اسلامی (اسرائیل) نرد عشق می‌بازد و با رقبای منطقه‌ای‌اش (عربستان و ترکیه) روابطه حسنه دارد! هر چه قطعنامه در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل علیه برنامه‌ی هسته‌ای ایران صادر می‌شود، همه را بدون استثنا رای مثبت می‌دهد، استفاده از حق وتو و حمایت و رای ممتنع که جای خود دارد! از طرف ایران هم نه گله‌ای، نه شکایتی، نه انتظاری! ناز می‌کند و بیمی هم ندارد، می‌داند که نازش خریدار دارد!
معلوم نیست چه منطقی پشتِ این همه روابط یکسویه با روسیه در سیاست خارجی ایران نهفته است. چه کسری از منافع ملی ایران با نزدیکی به روسیه، تامین می‌شود؟ چرا با آن سابقه و این رفتارها و با علم به اینکه روسیه همسایه و متحد سالم و قابل اعتمادی نیست، دست از او کشیده نمی‌شود؟
چه دلیلی دارد با آن پشتوانه‌ی عظیم استعماری روسیه در مقابل ایران، با رفتارهای غیردوستانه در اکثریت مسائل سیاست خارجی و چالش‌های ایران با کشورهای غربی، ما همچنان دل به مساعدت روسیه ببندیم؟! و هیچ خیری هم از آن نبینیم! موضوعاتی که اکنون حضور بیش از پیش روسیه در مسائل ایران را به نقاط خطرناکی رسانده است، حجم عظیمی از دیدارهای سفیر روسیه با مجلس شورای اسلامی است. 
حجمی نامتعارف، آن هم با مجلس در تراز مجلس کنونی با پشتوانه‌ی ناچیز مردمی!
مجلسی با خروجی‌های حاشیه‌ای و بحث برانگیز! مجلسی از جنس عنابستانی!
بدون تردید مردم ایران و بویژه خطه‌ی شمال، شمال غربی و شرقی هیچگاه تعارضات روس‌ها را فراموش نخواهند کرد. هیچ کشوری در طول تاریخ به اندازه‌ی روسیه بر پیکر ایران صدمات کاری وارد نکرد! و مهمتر اینکه هیچ کشوری در سطح جهان از روسیه غیرقابل اعتماد تر نیست! این گزاره به معنای معصوم بودن سایر کشورها و بویژه انگلیس و آمریکا در حوزه ذهنی ایرانیان نیست، بلکه در نسبت با سایر کشورها قرابت تامی با واقعیت دارد.
وقتی با منطق عدم اعتماد به کشورهای خارجی برای وارد کردن واکسن‌هایی که انواع آزمایشات علمی و بالینی را طی کرده‌اند، از خرید آن‌ها اجتناب می شود، چه اطمینانی به روسیه هست؟!
برای نمونه و با توسل به منطق خودمان، از کجا معلوم است که روسیه نخواهد کیفیت و سودمندی واکسن خودشان را روی مردم ایران آزمایش بکند؟! بعلاوه اینکه اگر واکسن روسی به درد می‌خورد، چرا آنرا به مردم خودشان تزریق نمی‌کنند که این همه تلفات ندهند! این استدلال‌ها، احتجاجات و استنتاجات شاید کمی غربیه و پیش پا افتاده متصور شوند، شاید اینگونه باشند، اما دقیقاً از نوع شیوه هایی هست که جهت اقناع افکار عمومی (بخوانید توجیه) برای انفعال در تهیه واکسن کرونا به خرج دادید و باعث شدید که مردم به رنج و زحمت دچار بشوند. رنجی مانند از بین رفتن نخبگان فکری (استاد فیرحی) و ورزشکاران محبوبی مانند مهرداد میناوند! 
هر جا منافع روسیه اقتضاء کند به سادگی پا روی ایران خواهد گذاشت و ایران را در مسلخ منافع استعماری‌اش در آوردگاه‌های منطقه‌ای و جهانی ذبح خواهد کرد! نباید فرصت‌ها را برای ترس از دلخوری روسیه از دست داد! روسیه را باید با سابقه‌ی رفتارش با ایران در تاریخ معاصر و بویژه سوء استفاده‌اش از تضاد ایران و غرب، بعد از انقلاب تحلیل کرد و در مناسبات با آن تجدیدنظری بنیادین انجام داد! گذاشتن همه‌ی تخم مرغ‌های منافع ملی ایران، در سبد روسیه منطقی و مبتنی بر عقلانیت نیست!


آچار سؤزلر : ایران, روسیه,