از قره باغ تا نخجوان
مجید کریمی -کارشناس قفقاز
چو بیشه ز شیران تهی یافتند ...
صرف از نظر اینکه آتش بس سوم در این مرحله از جنگ به چه سرنوشتی دچار شده اکنون بر همگان آشکار شده است که در پس پرده، توطئهای قرار دارد که در صورت عملی شدن کیان ایران را هدف قرار داده است. تحرکات مشکوک در حاشیه مرزهای ارس ایران در سه هفته نخست جنگ، که شوربختانه توسط عوامل خارجی هدایت شده و مرتبط به محافلی خاص بودند، و از سوی دیگر همسویی علنی محافل وابسته به آنکارا با تغییرات جغرافیایی، هشداری جدی است که این جنگ فراتر از قرهباغ کوهستانی طراحی شده است. اظهارات مقامات ایران مبنی بر اجازه ندادن دشمنان به تغییر ژئوپلتیک منطقه و حضور مقتدرانه نیروهای نظامی ایران در مرز خداآفرین تا جلفا، و جدیتر شدن ایجاد منطقه حایل غیرنظامی در دو سوی ارس، پیام غرش شیران ایران را به گوش آنها که باید بشنوند رسانده است.
واقعیت آن است که ترکیه در سه دهه گذشته و طی تحکیم مناسبات خاص خود با باکو در شرایط ضعف الهام علی اف این کشور را بیش از هر زمان دیگری به مستعمره سیاسی خود تبدیل کرده و در پوشش شعارهای قومی، هدفهای بلندمدتی را تعقیب میکند که بیش از آنکه در جهت منافع ملی جمهوری آذربایجان باشد در جهت امیال آنکارا و در نهایت محور ناتو به رهبری آمریکاست. ترکیه در سه دهه گذشته کریدور گازی- ریلی و جادهای باکو به دریای سیاه و مدیترانه را در مرزهای شمالی این کشور به دست گرفته است و اکنون در تلاش است تا کریدور نظامی و ژئوپلتیک نخجوان و به زنگلان را نیز در جنگ کنونی در اختیار گیرد. گامهای ترکیه بهگونهای در حال پیشروی است که برای امنیت ملی ایران و آرایش ژئوپلتیک منطقه ارس، هشدار دهنده شده است.
چرا آنکارا از قطع ارتباط ایران با قره باغ شادمان میشود؟
بیهوده نیست که پس از نقض آتش بس دوم، ابراهیم کاراگول یار و غار رجب طیب اردوغان در پست توئیتری خود سرمست از پیشرویهای ائتلاف باکو در محور جنوب، فریاد بر آورد «ایران هیچ مرزی با قره باغ ندارد». وی ادامه میدهد: «آیا ایران مرز با ارمنستان را حفظ خواهد کرد؟» او در توئیتش مینویسد: «نباید بماند آن پیوند باید شکسته شود. نخجوان و آذربایجان باید متصل شوند و راه آسیای میانه باید باز شود.» این ادعا اوج توهم عدهای به نام سیاستمدار در ترکیه نشان میدهد که خواب آشفته میبینند و در پی آن هستند که سپاه عثمانی را به قفقاز جنوبی بازگردانند و ژئوپلتیک منطقه را به ضرر ایران تغییر دهند.
دیدگاه ابراهیم کاراگول نماینده طیفی از تندروها و همسو با رویکرد حزب عدالت و توسعه در سیاست خارجی توسعهگرای ترکیه در حالی است که قراینی وجود دارد که حاکی از توطئه بزرگتری پشت جنگ کنونی در قره باغ است. افغان مختارلی روزنامه نگار مخالف آذربایجانی که به تازگی از باکو به آلمان گریخته است در گفتگو با نشریه ای- زیتونگ ezitung.swp.de) مورخ هشتم اکتبر ۲۰۲۰ افشا کرد که شخص علی اف طرحی را برای واگذاری منطقه نخجوان به اردوغان دارد و جنگی که در ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰ در قره باغ آغاز شده نخستین مرحله از این معامله است.
اظهارات مختارلی درست و یا نادرست باید جدی گرفته شود زیرا این طرح «ایده دروازه ترکستان بزرگ» است که ترکان جوانی چون انور پاشا وزیر دفاع عثمانی در کانون اتحاد و ترقی در جنگ جهانی نخست در پی آن بودند و اکنون پس از یکصد سال آنکارا میپندارد که با تسلیم باکو، هنگام آن فرا رسیده که در فرصت کنونی که ایران درگیر منازعه بزرگی با آمریکا و اسرائیل در منطقه است به رویای دیرینه خود دست یابد. علی اف در مهرماه گذشته و پیش از آغاز جنگ بطور غیرمستقیم اما قابل فهمی به اهمیت باز کردن محور زنگلان به نخجوان اشاره کرد و چنین گفت: «فقط ۸۰ کیلومتر از مرز آذربایجان با نخجوان در ارمنستان قرار دارد. ارمنستان این را میداند و این ارمنیها را مرعوب میسازد.»
++چرا ترکیه، نخجوان را پل امید معرفی میکند؟
روزنامه صباح ترکیه در ۲۱ اگوست ۲۰۲۰ فاش ساخت که میان و باکو و آنکارا اسنادی مبادله شده است و دو طرف درباره ایجاد پایگاهی نظامی در نخجوان به توافق رسیدهاند. دو ماه پیش هنگامی که ترکیه در نخجوان مانور نظامی مشترک برگزار کرد، خبرهایی نیز منتشر شد که برخلاف انتظار و عرف مانورهای نظامی، نیروها و تجهیزات زیادی در نخجوان و در مناطقی که در نزدیکی محور مغری در مرز با ارمنستان و نزدیکی ایران است، باقی ماندهاند.
چنین بهنظر میرسد که برای ترکیه پیشرویها در محور جنوبی قره باغ کوهستانی (دالان جنوب در مرز ایران) مهمتر است و نیم نگاهی نیز به مرزهای بین المللی نوردوز ایران و مغری در ارمنستان دارد. با گذشت یک هفته از جنگ در ۴ اکتبر، دولت باغچه لی رهبر حزب راستگرای نژاد پرست موسوم به «ملیت خلق پارتیسی» که حزب ائتلاف کننده با حزب حاکم اردوغان است صریحا در توئیت خود نوشت: «یک ضرورت است که جمهوری خودمختار نخجوان به جمهوری آذربایجان متصل شود. این یک ضرورت تاریخی، یک نیاز فوری است و به اصطلاح مرگ و زندگی است.» اکنون پرسش آن است که بدانیم چرا سایهبانهای سیاست در ترکیه، اتصال نخجوان به جمهوری آذربایجان را مرگ و زندگی میدانند؟
نخجوان در این جنگ میتواند برای ترکیه امکان مداخله ایجاد کند. هنوز معلوم نیست که آیا ترکیه تکفیریهایی را نیز به مرز نخجوان منتقل کرده است و یا خیر ولی با پیچیدهتر شدن جنگ قره باغ هر گزینهای محتمل و باید از هم اکنون پیش بینی شود. رجب طیب اردوغان در سالهای گذشته به معاهده لوزان در سال ۱۹۲۳ حمله کرده بود و رسما در مجلس ترکیه اعلام کرد که «ما در پی احیای توافق میثاق ملی مجلس عثمانی هستیم» که نخجوان را هم به همراه موصل و حلب شامل میشود.
اهمیت تاریخی مرزهای کنونی ایران و ارمنستان به حمله نوری پاشا فرمانده ارتش عثمانی در سال ۱۹۱۸ به نخجوان و کشتار ارامنه باز میگردد که موجب شد قهرمان ملی ارمنستان گارگین نژده به همراه گروهی از مبارزان ارمنی به زنگزور پناه برده و در سالهای ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۱ علیه قوای ارتش سرخ در سیونیک (استان مرزی با ایران) تا محور قره باغ بجنگند. نژده درست هنگامی که شوروی سوسیالیستی با عثمانی و باکو برای واگذاری قره باغ و نخجوان معامله میکردند با مقاومت در برابر سپاه یازدهم ارتش سرخ، زنگزور را از این معامله نجات داد. این مقاومت در واقع حافظ مرز کنونی ایران و ارمنستان شد و موجب شد که استالین بهناچار از واگذاری زنگزور منصرف شود.
اما استالین بر سر نخجوان با عثمانی در پیمان قارص مورخ ۱۹۲۱ معاملهای تاریخی کرد ولی در این معاهده، به ترکیه مرز مشترکی با نخجوان نداد. زیرا در سال ۱۹۲۱ که پیمان قارص میان شوروی و ترکیه عثمانی بسته شد باریکه آرارات کوچک هنوز در دست ایران بود و ترکیه با نخجوان مرزی مشترک نداشت. بعدا ترکیه دست به ترفندی دیگر زد و در سال ۱۹۳۲ شوربختانه رضا شاه را راضی کرد تا این منطقه استراتژیک را با قطور که ارزشی بسیار کمتر داشت، معاوضه کند و آرارات کوچک را از ایران بگیرد و هم مرز با نخجوان شود.
در واقع این اشتباه بزرگ استراتژیک موجب شد که هم ترکیه ارتباط ایران را از غرب نخجوان با ایروان قطع کند و هم دست برتر را در ارتباط با نخجوان در منتهی الیه جنوب غربی قفقاز بدست آورد. آثار این بی تدبیری و ناهوشیاری ایران در دهه ۱۹۳۰ با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ نمایان شد و از آن پس شاهد ماجراجوییهای نظامی ترکیه در نخجوان هستیم. اگر چه هنوز تفسیرهای غیر رسمی از بندهای ۴ و ۵ معاهده قارص مبنی بر نظامی نشدن نخجوان وجود دارد، اما آنچه مسلم است اینکه ترکیه نشان داده است که نیات دیگری از ادامه حضور در نخجوان دارد.